به نقل از : پيام فدايي ، ارگان چريکهای فدايي خلق ايران

شماره 92 ، دی ماه 1385  

 

 

فرشاد بهرنگی

 

 

اعدام صدام حسین ، اجرای عدالت يا راهی برای برون رفت از بحران!

 

 

بالاخره صدام حسین دیکتاتور پیشین عراق، بعد از یکسری نمایشات مسخره تحت عنوان "دادگاه رسیدگی به جنایات صدام"، از سوی دادگاه فوق به جرم "جنایت علیه بشریت" محاکمه و محکوم به اعدام شد و حکم مزبور بعد از رد درخواست فرجام در سحرگاه شنبه 30 دسامبر 2006،  به اجرا در آمد. جرج دبلیو بوش "دادگاه" مزبور را "عادلانه" توصیف کرد و "به دار آویخته شدن صدام را نقطه عطفی برای این کشور خواند "! استعمارگر پیر(انگلستان)، از زبان وزیر امور خارجه اش، مارگرت بکت، ضمن اینکه اعلام کرد: "بريتانيا از استفاده از مجازات مرگ در عراق يا هيچ مکان ديگری حمايت نمی کند"، اما حلق آویز کردن صدام را "تصمیم یک کشور و دولت مستقل" ارزیابی کرده و برای آن "احترام قائل" شد. دولت عراق نیز به تبع و هم نوا با صحنه سازان اصلی سیاست در عراق، اعدام صدام حسین را "صفحه جدیدی در تاریخ عراق" قلمداد کرد!

 

اما آیا واقعاً مرگ صدام، "صفحه جدیدی در تاریخ عراق" گشوده است؟ آیا حلق آویز کردن دیکتاتور پیشین، پیام آور آزادی در عراق است؟ آیا با مرگ صدام، این تازه به قدرت رسیده گان واقعا میخواهند دمکراسی را در عراق نهادینه کنند؟ سير رويدادها در عراق جواب به پرسشهای فوق و پرسشهایی از این دست، را با روشنی در مقابل ديد همگان قرار داده است . پاسخ منفی است . زیرا:

اولاً، صحنه سازان سیاسی واقعی در عراق عملاً نشان داده اند که با انحلال ارتش رژيم سابق، ارتش مزدور دیگری که تحت اوامر مستقیم ارتشهای آمریکا و انگلیس قرار دارد و از آنها تجهیزات و آموزشهای لازم را دریافت میدارد، تشکیل داده اند. این ارتش دوشادوش ارتشهای اشغالگر به سرکوب مردم عراق پرداخته و در انجام وظایف ارتجاعی محول شده به او  از هیچ جنایتی در حق مردم عراق رویگردان نبوده و نیست. نگاهی به رويدادهای جاری در عراق خود گويای جنايات اين ارتش و دارودسته های هم جنس اش می باشد.

 

دوماً، ماشین دولتی عراق، که در جریان جنگ نیروهای اشغالگر با عراق و دست به دست شدن قدرت سیاسی دچار ضربات جدی شده است، دوباره و با تلاش شديد نيرو های اشغالگر در حال  احیا و بازسازی می باشد.

 

سوماً، اقتصاد عراق به طور کلی و اصلی ترین شریان آن یعنی نفت، در انحصار و کنترل کامل آمریکا و انگلیس قرار دارد.

 

چهارماً، هر صدا و یا عملی که سبب مختل شدن مسیر فوق گردد، به شدت سرکوب شده و مسببین به "ابوغریب" و یا ابو غریبهای نوعی فرستاده میشوند تا ماهیت دمکراسی وارداتی را هر چه بیشتر تجربه و درک کنند.

 

در این میان دولت وابسته و مزدور عراق که دستانش تا مرفق در خون مردم ستمديده عراق آلوده است، با براه انداختن نمایش "دادگاه صدام" قصد داشت وانمود سازد که ماهيتا از جنس دیگری است و اعدام صدام هم تا حدودی جهت نشان دادن همين  قصد بود!! اما کارنامه تاکنونی این تازه به دوران رسیده ها،به آشکاری ثابت نموده که آنها جز مزدورانی در خدمت قدرتهای امپرياليستی اشغالگر نمی باشند. آنها همان جناياتی را هر روزه انجام میدهند که تا چندی پیش مجری آن صدام حسین بود. به واقع صدام تا زمانی که در قدرت بود، در جهت ایجاد امنیت، حفظ و ثبات بخشیدن به منافع امپریالیستها از هیچ کوشش و جنایتی دریغ نورزید. جنگ امپریالیستی هشت ساله عراق و ایران که منجر به کشته و زخمی شدن میلیونها انسان – از هر دو کشور - و دربدر شدن میلیونها تن دیگر شده است، تنها مثالی از بیشماران است.جنگی که در طی آن صدام سلاح های شميائی دريافتی از قدرتهای غربی را بر عليه مردم ايران و مردم خودش(حلبچه) به کار برد.  با رفتن صدام و آمدن رژييم جديد و از جمله دولت نوری المالکی واقعاً چه چیزی در عراق تغییر یافته است؟ از دست به دست شدن منابع زیر زمینی عراق به ضرربرخی از قدرتهای  امپریالیستی و به سود امپریالیست های دیگر که بگذریم، امنیت عمومی است که جایش خالی است. رشد این ناامنی ها موجب پریشانی خاطر سیاست مداران آمریکائی و انگلیسی را فراهم آورده است. مرگ نوکر وفادار سابق، که شرايط خفت بار زندان اش را بارها و به شکل های مختلف نمايش دادند و حتی از نمايش اين امر که وی در زندان با دستان خودش لباس هايش  را می شويد نيز دريغ نورزيدند ، چگونه می تواند  کمکی باشد در جهت فرو نشاندن ناامنی ها در عراق!اتفاقا اگر دقيق به مسئله نگاه کنيم می بينم که بر عکس شايد هدف آنهائی که اعدام صدام را تدارک ديدند و صحنه مرگ او را به نمايش گذاشتند  بيشتر قصدشان دامن زدن به ناآراميها باشد!

در هر صورت اعدام صدام بار ديگر نشان داد که امپرياليستها سرنوشت خود را هرگز با سرنوشت نوکرانشان گره نمی زنند.  زندگی و مرگ  صدام حسین ديکتاتور سابق عراق را شاید بتوان با آن گاو شیر ده ای مقایسته نمود که وقتی پرشیر بود منافع ارباب را بخوبی تأمین می کرد و وقتی که شیرش خشک شد، تنها کشتنش بود که برای صاحب گاو سود داشت. صدام نیز تا هنگامی که در قدرت بود موجب تأمین منافع اربابها بود و وقتی که در زندان به سر میبرد، امپریالیستها به امید سود جستن از مرگش، وی را حلق آویز کردند.آنچه در اين ميان جايش خالی بود اجرای واقعی عدالت بود که آنهم البته تا قدرت گيری خود  مردم عراق جايش خالی خواهد ماند!

 

 

 

بازگشت به صفحه اصلی

http:/www.siahkal.com